- پا ساخت
- پسغده
معنی پا ساخت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد ساخته شده بد ساز مقابل خوش ساخت
پر کردن، انباشتن، چیزی را در ظرفی ریختن یا جا دادن که تمام آن را فرا گیرد، آکندن، آگندن، آکنیدن
بسیج کار تهیه مقدمات عمل: (و یا این کار ساختهای تو چون طعام ساخته سلیمان را ماند) (معارف بها الدین 485 263)
تازه ساز نو ساز جدید البنا
پایتخت، ملک، نشست، دارالملک، دار مملکت